همه ما با افراد مبتلا به سندرم وسواس كنترل اوضاع (Control Freak Syndrome) آشنايي داريم،كه در سلامت روانشان اختلال وجود دارد اما نام اين سندرم را كمتر شنيدهايم. حتي شايد خود شما هم يكي از همين افراد باشيد! طبق تعريف اين اصطلاح، فرد مبتلا به سندرم وسواس كنترل اوضاع، فردي است كه احساس ميكند بايد همه موقعيتها را به سمت هدف خاصي هدايت كند و طوري در جزئيات هر كاري دخالت كند كه درنهايت نتيجه كار براساس نيازهاي خودش شكل بگيرد. براساس گزارش Psychology Today، اين افراد «به در كنترل داشتن همه چيز نياز دارند، چون در غير اين صورت ميترسند كه همه چيز از كنترلشان خارج شود و حتي زندگيشان از بين برود». دوباره به ظرفهاي غذا بعد از ديگران رسيدگي ميكنيد اين افراد حتي ترجيح ميدهند كه بعد از چيده شدن ظرفهاي غذا در ماشين ظرفشويي توسط همسرشان، خودشان ظرفها را دوباره در جاي مناسب قرار بدهند، چون بينظمي واقعا وجودشان را آشفته ميكند.
وسواس به تعيين جاي مشخص براي اشيا، يكي از صفاتي است كه در افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباري (OCD) هم مشاهده ميشود. با اينحال، افرادي كه اين ويژگي را دارند، لزوما به OCD مبتلا نيستند. فراتر از توانايي واقعيتان، مسئوليت ميپذيريد آيا در مواقعي كه ديگران به كمك نياز دارند، شما سريعا داوطلب ميشويد؟ اين داوطلب شدن شما دقيقا به كدام دليل است؟ تمايل ذاتي به انجام دادن اعمال خير يا اينكه فكر ميكنيد فقط شما ميتوانيد اوضاع را كنترل كنيد؟ درواقع، افراد مبتلا به سندرم وسواس كنترل اوضاع، مسئوليتهاي متعدد را فقط براساس يك قاعده مهم ميپذيرند: من تنها فردي هستم كه ميتواند كارها را بهدرستي انجام بدهد. وسواس پاكيزگي و نظم داريد آيا اتاق خواب شما طوري چيده شده است كه انگار براي عكسبرداري آمادهاش كردهايد؟! وسواس كنترل اوضاع و وسواس پاكيزگي و نظم، معمولا در كنار هم قرار ميگيرند. درواقع، هر دوي اين وسواسها، فرد را به كنترل محيط افرادش مجبور ميكنند.
البته گروهي از محققان در سال ۲۰۱۰ ميلادي اعلام كردند كه اين نوع از رفتارها ميتوانند بهعنوان يكي از تاكتيكهاي بقاي بشر در نظر گرفته شوند. كمالگرا هستيد فرد مبتلا به وسواس كمالگرايي، خودش و ديگران را مجبور ميكند به اينكه همواره استانداردهاي مشخصي را رعايت كنند، درحالي كه رعايت اين استانداردها واقعا كار دشواري است. طبق گزارش American Psychological Association، كمالگرايي، اختلال اضطرابي و افسردگي، همگي در كنار هم عمل ميكنند، ولي همه افراد كمالگرا لزوما به اختلال اضطرابي يا افسردگي مبتلا نيستند. افراد كمالگرا هم به دو نوع اصلي تقسيم ميشوند: سازگار و ناسازگار. كمالگرايان ناسازگار، بسيار بيشتر از عدم رعايت استانداردهاي خودشان آزرده ميشوند. به مديريت ذرهبيني اعتقاد داريد مديريت ذرهبيني (micromanagement)، يكي از راههاي ديگر براي كنترل اوضاع و نتايج امور است.
افرادي كه براساس مديريت ذرهبيني زندگي ميكنند، زمان زيادي را براي مسئوليتهاي خودشان صرف ميكنند و به ديگران اجازه نميدهند كه نقشي در انجام امور مربوط به خودشان داشته باشند. اتفاقات غيرقابل پيشبيني، شما را نابود ميكنند افراد مبتلا به سندرم وسواس كنترل اوضاع، همه چيز را براساس برنامه درك ميكنند و البته همه احتمالات را هم براي موقعيتهاي مختلف در نظر ميگيرند. با اينحال، اگر اتفاق خارج از برنامهاي براي آنان پيش بيايد، تمام وجودشان به هم ميريزد. اين درحالي است كه متخصصان حوزه سلامت روان همواره هشدار دادهاند كه برنامهريزي بيش از حد اساسا براي زندگي مضر است. ديگران را مورد قضاوت قرار ميدهيد از آنجايي كه افراد مبتلا به سندرم وسواس كنترل اوضاع فكر ميكنند كه فقط خودشان همه كارها را بهدرستي انجام ميدهند، در درك رفتارهاي متفاوت ديگران با مشكل مواجه ميشوند.
درواقع، آنان بهجاي درك همدلانه درباره زندگي ديگران، اصرار دارند كه همه را به استانداردهاي خودشان نزديك كنند و در صورت مواجهه با عدم تطابق، ديگران را شديدا مورد قضاوت قرار ميدهند. متاسفانه، والديني كه مبتلا به اين وسواس هستند، ميتوانند ويژگيهاي خودشان را به فرزندانشان نيز انتقال بدهند. ديگران را مدام سرزنش ميكنيد اگر ديگران براساس مدلهاي ذهني شما رفتار نكنند، فكر ميكنيد كه آنان قطعا اشتباه بزرگي مرتكب شدهاند و بايد اين موضوع را به اطلاع آنان برسانيد. اين وسواس بهراحتي ميتوانند بزرگسالان را آزار بدهد، چه برسد به كودكان. محققان ميگويند كه اگر والدين داراي اين ويژگي باشند، فرزندانشان كمتر احساس خوشبختي ميكنند و حتي رضايتمندي آنها از زندگي هم كاهش مييابد.
همه ما با افراد مبتلا به سندرم وسواس كنترل اوضاع (Control Freak Syndrome) آشنايي داريم،كه در سلامت روانشان اختلال وجود دارد اما نام اين سندرم را كمتر شنيدهايم. حتي شايد خود شما هم يكي از همين افراد باشيد! طبق تعريف اين اصطلاح، فرد مبتلا به سندرم وسواس كنترل اوضاع، فردي است كه احساس ميكند بايد همه موقعيتها را به سمت هدف خاصي هدايت كند و طوري در جزئيات هر كاري دخالت كند كه درنهايت نتيجه كار براساس نيازهاي خودش شكل بگيرد. براساس گزارش Psychology Today، اين افراد «به در كنترل داشتن همه چيز نياز دارند، چون در غير اين صورت ميترسند كه همه چيز از كنترلشان خارج شود و حتي زندگيشان از بين برود». دوباره به ظرفهاي غذا بعد از ديگران رسيدگي ميكنيد اين افراد حتي ترجيح ميدهند كه بعد از چيده شدن ظرفهاي غذا در ماشين ظرفشويي توسط همسرشان، خودشان ظرفها را دوباره در جاي مناسب قرار بدهند، چون بينظمي واقعا وجودشان را آشفته ميكند.
وسواس به تعيين جاي مشخص براي اشيا، يكي از صفاتي است كه در افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباري (OCD) هم مشاهده ميشود. با اينحال، افرادي كه اين ويژگي را دارند، لزوما به OCD مبتلا نيستند. فراتر از توانايي واقعيتان، مسئوليت ميپذيريد آيا در مواقعي كه ديگران به كمك نياز دارند، شما سريعا داوطلب ميشويد؟ اين داوطلب شدن شما دقيقا به كدام دليل است؟ تمايل ذاتي به انجام دادن اعمال خير يا اينكه فكر ميكنيد فقط شما ميتوانيد اوضاع را كنترل كنيد؟ درواقع، افراد مبتلا به سندرم وسواس كنترل اوضاع، مسئوليتهاي متعدد را فقط براساس يك قاعده مهم ميپذيرند: من تنها فردي هستم كه ميتواند كارها را بهدرستي انجام بدهد. وسواس پاكيزگي و نظم داريد آيا اتاق خواب شما طوري چيده شده است كه انگار براي عكسبرداري آمادهاش كردهايد؟! وسواس كنترل اوضاع و وسواس پاكيزگي و نظم، معمولا در كنار هم قرار ميگيرند. درواقع، هر دوي اين وسواسها، فرد را به كنترل محيط افرادش مجبور ميكنند.
البته گروهي از محققان در سال ۲۰۱۰ ميلادي اعلام كردند كه اين نوع از رفتارها ميتوانند بهعنوان يكي از تاكتيكهاي بقاي بشر در نظر گرفته شوند. كمالگرا هستيد فرد مبتلا به وسواس كمالگرايي، خودش و ديگران را مجبور ميكند به اينكه همواره استانداردهاي مشخصي را رعايت كنند، درحالي كه رعايت اين استانداردها واقعا كار دشواري است. طبق گزارش American Psychological Association، كمالگرايي، اختلال اضطرابي و افسردگي، همگي در كنار هم عمل ميكنند، ولي همه افراد كمالگرا لزوما به اختلال اضطرابي يا افسردگي مبتلا نيستند. افراد كمالگرا هم به دو نوع اصلي تقسيم ميشوند: سازگار و ناسازگار. كمالگرايان ناسازگار، بسيار بيشتر از عدم رعايت استانداردهاي خودشان آزرده ميشوند. به مديريت ذرهبيني اعتقاد داريد مديريت ذرهبيني (micromanagement)، يكي از راههاي ديگر براي كنترل اوضاع و نتايج امور است.
افرادي كه براساس مديريت ذرهبيني زندگي ميكنند، زمان زيادي را براي مسئوليتهاي خودشان صرف ميكنند و به ديگران اجازه نميدهند كه نقشي در انجام امور مربوط به خودشان داشته باشند. اتفاقات غيرقابل پيشبيني، شما را نابود ميكنند افراد مبتلا به سندرم وسواس كنترل اوضاع، همه چيز را براساس برنامه درك ميكنند و البته همه احتمالات را هم براي موقعيتهاي مختلف در نظر ميگيرند. با اينحال، اگر اتفاق خارج از برنامهاي براي آنان پيش بيايد، تمام وجودشان به هم ميريزد. اين درحالي است كه متخصصان حوزه سلامت روان همواره هشدار دادهاند كه برنامهريزي بيش از حد اساسا براي زندگي مضر است. ديگران را مورد قضاوت قرار ميدهيد از آنجايي كه افراد مبتلا به سندرم وسواس كنترل اوضاع فكر ميكنند كه فقط خودشان همه كارها را بهدرستي انجام ميدهند، در درك رفتارهاي متفاوت ديگران با مشكل مواجه ميشوند.
درواقع، آنان بهجاي درك همدلانه درباره زندگي ديگران، اصرار دارند كه همه را به استانداردهاي خودشان نزديك كنند و در صورت مواجهه با عدم تطابق، ديگران را شديدا مورد قضاوت قرار ميدهند. متاسفانه، والديني كه مبتلا به اين وسواس هستند، ميتوانند ويژگيهاي خودشان را به فرزندانشان نيز انتقال بدهند. ديگران را مدام سرزنش ميكنيد اگر ديگران براساس مدلهاي ذهني شما رفتار نكنند، فكر ميكنيد كه آنان قطعا اشتباه بزرگي مرتكب شدهاند و بايد اين موضوع را به اطلاع آنان برسانيد. اين وسواس بهراحتي ميتوانند بزرگسالان را آزار بدهد، چه برسد به كودكان. محققان ميگويند كه اگر والدين داراي اين ويژگي باشند، فرزندانشان كمتر احساس خوشبختي ميكنند و حتي رضايتمندي آنها از زندگي هم كاهش مييابد.